در کنار ساحل نشسته بودم و
با خود می اندیشیدم که برای معشوقه ی زیبایم
چه بنویسم و چون چیزی به ذهنم نرسید
فریاد زدم ای حوایان اسمان برای یگانه معشوقم چه بنویسم
و انها نیز یک صدا فریاد زدن بنویس
دوستت دارم یگانه معشوقم